تعطیلات جاودانی استاد
دائماً زنگ می زنند___ آقا، آنچه نباید بشود شده. بعد قرار ملاقات می گذارند. اما درِ بی صاحب را که هیچ کس نمی یابد، که هیچ کس نمی داند که باز می شود به حیاط ،به یک درخت ِ گردوی گِرده ها کلاغها نهفته در...
View Articleغروب
/**/ آفتاب می گذشت و اندوه گاهی ، از لب هایم سر می رفت تا واژه گون شدند همچون باغ نارنج بر پیکر این سایه ی روان بر خلیج
View Articleروز نوشت
24مهر:نمی فهمم داره چه جوری میگذرههمش خوابم وآهنگ گوش میدم.اما باید درست بشمامروز کیف پولم رو گم کردم با گواهی نامه و کارت دانشجویی اینا...حواس ندارم دیگه...
View Article1
24مهر:نمی فهمم داره چه جوری میگذرههمش خوابم وآهنگ گوش میدم.اما باید درست بشمامروز کیف پولم رو گم کردم با گواهی نامه و کارت دانشجویی اینا...حواس ندارم دیگه...
View Article2
25مهر:اینجا فکرم رو مشغول می کنه..واسه همین دیگه تا اسفند نمی خوام نمیام...(اگه بتونم)راستی سیروان خسروی با Enrique Iglesias قراره آهنگ بدن...منتظرم بیاد....دمه سیروان گرم. دوستای گلم که این مدت به...
View Articleبخشی از شعر شکایت از ویران
"صدها هوارکِش به خانه رفتند و منتنها شدم که غرق شوم در شمالِ شبیکه زیر چانه ام رسیده بود و یادم انداختکه دیشبرودخانه ی فرار کرده ایبر سقف خانه ام نشسته بود و حالاروبروی این دریای هیولایک تنه آب می شدم...
View ArticleArticle 8
"غمگین مباشبه خاطرِ مردان و غوغای دروغینشانآرام باش عزیزکم آرام باش!اینان می توانند بی آبرویت کنند؟این ها از اشک ها هم غمگین ترندوحیاتشانفغانی ممتد است که اوج می گیردمغرور و استواراشک هایشان را جواب...
View ArticleArticle 7
شعر هام کامل شدمجموعه شعرِ داستانی ی آنهچند وقت دیگه میذارم روی بلاگ و فیسبوک و چند تا سایتنسبت به مجموعه شعر "تصویر مرگ در قاب شب"شعرهام منسجم تره.قبلن شعرام خیلی پراکنده بود.ساختمانِ شعری نداشت.توو...
View ArticleArticle 5
"بعضی وقتا نفسات بوی کفن ِ خام میگیرن... خیابونا بوی لجن... زندگی بوی مرگ .. تف به این آدمی که بوده سگ.. روزِ بعد... چشمات.. نور آفتاب و نمیبینه همه جا میشه شب...دلهره های الکی به درک.. بعضی وقتا به...
View ArticleArticle 4
کسی که مردم را دنبال می کند معمولاً از آنها جلوتر هم نمی افتد .اما کسی که تنها راه می رود ، خیلی محتمل است که خود را در جایی که هرگز کسی نرسیده، بیابد. .. آلبرت انیشتین
View Articleدست در حلقهٔ آن زلف دوتا نتوان کرد
زیاد با شعرای کلاسیک حال نمی کنم اما از این یکی خوشم اومددست در حلقهٔ آن زلف دوتا نتوان کردتکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کردآن‌چه سعی است من اندر طلبت بنمایماین قدر هست که تغییر قضا نتوان کرددامن...
View ArticleArticle 1
حسرت نَبرم به خوابِ آن مردابکارام درون دشت شب خفته ستدریایم و نیست باکم از طوفاندریا همه عمر خوابش آشفته ست . . .شفیعی کدکنی ( م.سرشک )
View Articleخاب
تو خاب داشتم شعر مینوشتم.فقط همین یه خطش رو یادم مونده : "انگشتِ پایم صحرا را به درد آورد "
View Articleمجموعه شعرِ داستانی ی آنه
مجموعه شعرِ داستانی ی آنه شامل 7شعر در دو بخش به همراه آغاز وپایان میباشدکه همه ی شعرها در فضای خاص ، و تم ِ کُلی ی یکسان پیش میروند؛ به همین خاطر حالتِ داستانی دارند. بخشی از این مجموعه ی کوتاه...
View Articleمعرفی مجموعه شعرِ داستانی ی آنه
مجموعه شعرِ داستانی ی آنه شامل 7شعر در دو بخش به همراه آغاز وپایان میباشدکه همه ی شعرها در فضای خاص ، و تم ِ کُلی ی یکسان پیش میروند؛ به همین خاطر حالتِ داستانی دارند. بخشی از این مجموعه ی کوتاه...
View Article
